گرام همراه با قبیله اش به جنگل اشنویل در شمال کالیمدور رفتند تا از منابع آنجا برای ساخت مقر هورد استفاده کنند. اما اندکی نگذشت که فهمیدند که آنجا تنها نیستند.
آنها هنگام بریدن درخت ها و نابودی جنگل توسط نایت الف ها غافلگیر شده و نبرد نابرابری را آغاز کردند…
سناریوس نیمه خدا، خشمگین از قتل عام موجودات جنگل و نایت الف ها خود به میدان نبرد شتافت و رهبری الف ها را به دست گرفت. وارسانگ که اکنون با سناریوس و یاران وی نیز درحال مبارزه بود در خطر نابودی قرار داشت. اما این قبیله هرگز شکست نخورده و تسلیم نشده بود. جادوگران و شمن ها خبر وجود یک نیرو عجیب را درون جنگل به گرام دادند و او معتقد بود میشود با این نیرو بر حریف چیره شد… یک چشمه آلوده به خون منراث، یکی از فرماندهان قدرتمند لژیون سوزان، که امیدوار بود با فریب دادن ارک ها دوباره بتواند از آنها استفاده کند.
آنها همانند طوفانی بر سر دشمن فرود آمدند و نبرد تبدیل به یک قتل عام کامل شد.
سناریوس به گرام رسید. و نبرد این دو آغاز شد. گرام به سوی سناریوس حمله ور شد و گورهال را بر روی گردن او فرود آرود.
نیمه خدا مرده زیر پای گرام نفس آخر را کشید و چشمانش را بست
گرام فریادی سر داد گفت : ما موفق شدیم! وارسانگ شکست ناپذیر است!