از میان اژدهایان برنزی نازادامور برگزیده شد تا خود و هم رنگانش محافظین زمان باشند و مانع از هم گسیختگی آن شوند همچنین به او لحظه ی مرگش را نیز نشان دادند تا بداند چه سرنوشتی در انتظار او و دنیایش است و آن هنگام که نازادامور تغییر شکل یافت و تبدیل به سیمای زمان گشت بدو گفتند "مسئولیت عظیم حفظ خلوص زمان با توست. بدان که تنها یک راه زمانی درست وجود دارد.اگر چه هستند کسانی که آن را به شیوه ی دیگری ترجیح میدهند. تو باید از آن محافظت کنی بدون حقیقت زمان، همانگونه که قرار است گسترده شود بیشتر از آن چیزی که احتمالا تو میتوانی تصور کنی از دست خواهد رفت. تار و پود واقعیت از هم باز خواهد شد. آن یک وظیفه سنگین است … بنیان همه وظایف این دنیا برای اینکه هیچ چیز بدون زمان رخ نخواهد داد.
از میان اژدهایان برنزی نازادامور برگزیده شد تا خود و هم رنگانش محافظین زمان باشند و مانع از هم گسیختگی آن شوند همچنین به او لحظه ی مرگش را نیز نشان دادند تا بداند چه سرنوشتی در انتظار او و دنیایش است و آن هنگام که نازادامور تغییر شکل یافت و تبدیل به سیمای زمان گشت بدو گفتند "مسئولیت عظیم حفظ خلوص زمان با توست. بدان که تنها یک راه زمانی درست وجود دارد.اگر چه هستند کسانی که آن را به شیوه ی دیگری ترجیح میدهند. تو باید از آن محافظت کنی بدون حقیقت زمان، همانگونه که قرار است گسترده شود بیشتر از آن چیزی که احتمالا تو میتوانی تصور کنی از دست خواهد رفت. تار و پود واقعیت از هم باز خواهد شد. آن یک وظیفه سنگین است … بنیان همه وظایف این دنیا برای اینکه هیچ چیز بدون زمان رخ نخواهد داد."
نازادامور سیمای زمان، رهبر اژدهایان طلایی
و از میان اژدهایان قرمز بانو الکسترازا برگزیده شد که مهربان ترین اژدهایان بود و در نفس آتشین او و دیگر همرنگانش حیات را قرار دادند تا او و همرنگانش آن را حفاظت نمایند و آن زمان که الکسترازا موهبت خود را دریافت کرد و تبدیل به سیمای حیات شد به او گفتند
"این هدیۀ ماست: شفقت برای همۀ موجودات زنده. پیکاری برای حفظ و پرورش آنها. و توانایی درمانی که دیگران نمیتوانند، تولد چیزی که دیگران مجاز نیستند، و عشق برای حتی نا دوست داشتنیها – که مطمئناً چنین موهبتی را بیشتر از هر وجود دیگری نیاز دارند"
الکسترازا سیمای حیات، رهبر اژدهایان قرمز
و از میان آبی ها مالیگوس برگزیده شد که زیرک ترین اژدهایان بود به او جادو و رموز آن آموخته شد سپس او را قدرت سیمایی داده و بدو گفتند:
"ما اعتقاد داریم که تو خواهی فهمید که هدیۀ ما به تو تنها یک وظیفۀ بی پایان نیست – که هست – بلکه همچنین یک دلخوشی است – که هست! – جادو باید مهار شده، مدیریت شده و کنترل شده باشد. ولی آن همچنین باید قدردانی شده و ارزشمند باشد و احتکار نشود. این تناقضی است که تو باید به آن رسیدگی کنی. باشد که تو هم فرمان بردار … و هم شاد باشی"
مالیگوس سیمای جادو، رهبر اژدهایان آبی
ایسرا نیز از اژدهایان سبز برگزیده شد تا حافظ قلمرو زمردین و رویا ها باشد و آن زمان که قدرت سیمایی را به او هدیه دادند به او گفتند:
" تو به رویای در حال بیدار شدن خلقت پیوند خورده ای. طبیعت قلمرو توست، و همۀ چیزها هنگامی که میخوابند نگاههایی اجمالی از رویای زمردین دارند. تو همۀ آنها را میبینی، ایسرا. و آنها تو را میبینند، گرچه ممکن است آن را ندانند. مثل بافنده ی زندگی، تو با همۀ موجودات ارتباط داری، پس برایشان از آوازهای خلقت و همبستگی بخوان"
ایسرا سیمای رویاها، رهبر اژدهایان سبز
و امّا از میان اژدهایان سیاه نلثاریون انتخاب شد که قویترین اژدهایان بود و به او قدرت سیمایی عطا شد و او نگهبان زمین لقب گرفت و به او گفته شد: "تبرک ما بر تو باد. به نظر در قیاس با آنهایی که به دیگران هدیه شد، حقیرانه به نظر خواهد رسید: اداره کردن زمان، زندگی، رویاها و جادو. اما ما به تو زمین را میبخشیم. خاک، سطح، مکانهای عمیق. ولی آگاه باش که زمین شالوده ی همۀ چیزهاست. آن جایی است که ما ریشه دوانیده ایم. جایی که باید از آن بیایی، اگر قرار است از آن بگذری. اینجا همان جاییست که قدرت واقعی از آن میآید. از مکانهای عمیق… در داخل دنیا، و در داخل خود شخص"
لثاریون…نگهبان زمین، که بعد ها مرگبال نام گرفت، رهبر اژدهایان سیاه